یادداشت| دیپلماسی قوی و قدرتساز
گروه جهان خبرگزاری آنا - حسام الدین برومند؛ این روزها نگاه رسانهها و افکار عمومی به میدان دیپلماسی دوختهشده است و وضعیت احیای برجام و لغو تحریمها بر موضوعات دیگر سایه انداخته است. در این میان، سفر آقای دکتر علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان به مسکو پس از پایان نشست دوحه، این سؤال را بهپیش میکشد که اهداف این سفر چیست؟ تحرکات دیپلماسی دولت سیزدهم مبتنی بر چه چشماندازی است؟
قبل از ورود به بحث اصلی و ارزیابی سفر هیئت دیپلماتیک ایرانی به مسکو، این اشاره ضروری است که بیرون از بستر دیپلماسی، آمریکاییها با تجربه انواع و اقسام راهبردها در دشمنی با ملت ایران و جمهوری اسلامی بار دیگر بر «جنگ ترکیبی» (Hybrid War) اصرار دارند؛ جنگی که بهاصطلاح ترکیبی از نبردهای آشکار و پنهان، متعارف و نامتعارف، سیاسی، اقتصادی، رسانهای، سایبری، روانی، فرهنگی و اطلاعاتی را در خود جای میدهد؛ بنابراین در این نبرد تمامعیار و همهجانبه دشمنان که اشرارِ عالَم علیه ایران اسلامی تدارک دیدهاند باید دقیق و عمیق، استراتژی دشمن را شناخت و آن را خنثی کرد. همچنان که به تعبیر «سانتزو» در کتاب «هنر جنگ»، بهترین اقدام علیه دشمن همانا حمله به «استراتژی دشمن» است.
بنابراین «دیپلماسی» که ابزاری برای رسیدن به منافع ملی است؛ باید در راستای راهبرد هوشمندانه و کلان کشور باشد تا در تله و فتنه عملیات روانی و سناریوهای فریب حریف گرفتار نشود.
اکنون به اصل بحث برمیگردیم و این یادداشت میکوشد تا به ارزیابی و تحلیل سفر هیئت دیپلماتیک ایرانی به ریاست دکتر باقری به مسکو بنشیند. دراینباره چند نکته قابل اعتناست:
یکم. نکته اول این است که دیدار «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه روسیه با «علی باقری» معاون وزیر امور خارجه ایران و مذاکرهکننده ارشد جمهوری اسلامی در مذاکرات هستهای در مسکو نشان میدهد مسئله احیای برجام همچنان در حال پیگیری است و در واقع پایان نشست دوحه به معنای پایان مذاکرات برای احیای توافق هستهای نیست. همچنان که «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین نیز درباره دیدار باقری و ریابکوف توضیح میدهد: «تبادلنظر بسیار حرفهای در خصوص وضعیت فعلی برجام و چشماندازهای مذاکرات وین انجام گرفت. ارزیابی من این است: «علیرغم تمامی دشواریها، هنوز امکان احیای توافق هستهای وجود دارد و برای تحقق این امر، ایالاتمتحده باید انعطاف بیشتری از خود نشان دهد».
بنابراین آنچه روشن است پیگیریها برای احیای برجام است و در این میان، آمریکاست که همچنان در بحبوحه مذاکرات، از یکسو تحریم جدید میکند و از سوی دیگر حاضر نیست ضمانت بدهد. در ماههای گذشته هم که مذاکرات وین به تعویق افتاده بود آنچه عیان و نمایان گشت آشفتگی آمریکا و سردرگمی دولت بایدن بود که از تصمیم مهم پیرامون مذاکرات، عاجز و مستأصل نشان میداد. جالب اینجاست که برخی رسانههای آمریکایی مانند روزنامه «شیکاگو تریبون» به این مسئله اشارهکرده بودند.
دوم. نکته دیگر این است که دولت سیزدهم میکوشد در میدان مذاکره در موضع انفعال قرار نگیرد و از همه ظرفیتها و طرفها استفاده میکند. امروز روسیه نقش مؤثری در معادلات قدرت و سیاست دارد و طبیعی است که تهران و مسکو بهعنوان دو کشور دوست و حامی به سناریوهای خودشان در حوزه دیپلماسی ضریب بدهند. جمهوری اسلامی در ماههای گذشته بارها و بهکرات از ابتکارات ویژهای در مذاکرات استفاده کرده و اکنون نیز با استفاده از پتانسیل روسیه بهعنوان یک شریک راهبردی، میتواند بازهم دست به ابتکار بزند و بار دیگر آشفتگی و عدم ابتکار و انعطاف واشنگتن را بر ملأ سازد.
سوم. پیام مهمی که سفر هیئت دیپلماتیک ایرانی به مسکو پس از نشست دوحه دارد این است که فراتر از مذاکره، جمهوری اسلامی در دوره جدید به راهبرد «دیپلماسی متوازن» متعهد است. امروز جمهوری اسلامی این ظرفیت را دارد که برای منافع خود از سیاست موازنه بهره بگیرد. بهقولمعروف، قرار نیست همه تخممرغها در یک سبد چیده شود. همزمان با مذاکره هستهای، میشود دیپلماسی قوی و قدرتمند با قدرتهای شرقی مانند روسیه را در پیش گرفت.
چهارم. دورهای که برخیها میپنداشتند آمریکا فعال ما یشاء است و او مقدرات همه کشورها را تعیین میکند، گذشته است. نگاه دقیق و عمیق به صحنه روابط بینالملل، حاکی از آن است که نباید آمریکا را معادل جامعه بینالملل دانست. آمریکا کدخدا هم نیست و امروز تحولات روابط بینالملل شتاب بسیار گستردهای گرفته است و باید از تحولات جا نماند و صحنه را بدون اخم و لبخند واشنگتن دید.
پنجم. شواهد و قرائن نشان میدهد جهان به سمت یک نظام جدید بینالمللی حرکت میکند. هژمونی آمریکا مدتهاست که ترک برداشته و حتی رسانههای غربی از افول واشنگتن میگویند. آمریکا با حجمی از مشکلات ساختاری و اصلی مواجه است و میداند که دنیا به سمتوسوی یک نظام چندقطبی تغییر مسیر خواهد داد. بنابراین جمهوری اسلامی با یک نگاه راهبردی وارد میدان دیپلماسی و مذاکره شده است و به ضعفها و بحرانهای آمریکا، اِشراف دارد و با تعامل استراتژیک با شریکهای راهبردی خود در عرصه قدرت بینالملل، مسیر مذاکره و دپیلماسی را بهپیش خواهد برد.
*حقوقدان و کارشناس ارشد روابط بینالملل
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/